و دیروز
جوانی که جرمی در 17 سالگی انجام داد
قتل پهلوان خوانده ای به نام داداشی
به دار آویخته شد
اول
کلامی دارم با قصاص کننده ها...با این کارتان نه تنها ادعاها در پهلوان بودن داداشی را مخدوش کردید بلکه نشان دادید که خود نیز از فرهنگ پهلوانی بویی نبردید...
17 سال، 18 سال و حتی چند سال بیشتر از این سنی نیست که جوان عقلی روشمند و روشن بین در کف داشته باشد.
شاید دیگران این حرف را نپذیرند،اما زمانی که پدر شدید و فرزندتان به بیستمین بهار زندگیش رسید ، آنگاه نظر خود را در مورد فهم و توان عقلانیت یک فرد بیست ساله در گوشه ی دلتان بنویسید.
لینک خبر در سایت تابناک و 253 نظر از 1600 نظری که برای این خبر گذاشته شد...خودتان نظرات مردم را بخوانید و ببینید که این قصاص چه تاثیر ناخوشایندی بر روحیه ی بازدید کنندگان سایت گذاشته است.
دوستانی هستند که از اعدام در ملا عام حمایت می کنند.
من آنها را توصیه می کنم به شستن چشمها....
در حصار دین زدگی نشسته و تنها راه کنترل یک جامعه ی قبیله ای در 1400 سال پیش را برای عصر نانو توصیه کردن عین نفهمیدن پیام پیامبر خداست.
این رویه ها و اینگونه اعدامها در ملا عام توحش را در جامعه تقویت می کند...هر بار که اعدامی اتفاق بیفتد من در اینجا می نویسم که نباید چنین اتفاقی بیفتد تا به سهم خودم قدمی در نکوهش این اقدام نادرست بردارم.
خیلی خوب نوشتین
رحمن خان
قصاص چیزی نیست که ما به نفی آن قلم بزنیم دستور دین است
وقتی امام علی وصیت کرد در مورد قصاص گفت اگر زنده ماندم خودم می دانم که با ضاربم چیکار کنم
اگر مردم اگر خواستید قصاص کنید فقط یک ضربه شمشیر مجازید که به قاتلم بزنید
و همین کار را امام حسن انجام داد
برای خودنان هم نوشتم که به نظر من در تمام امور این عالم می توان شک کرد بحث کرد نقد کرد و ...
درقرآن هم در سوره ی بقره ذکر شده که آیات قرآن به محکمات و متشابهات تقسیم می شوند و نظر من بر این اشت که شرعیات جزو متشابهات هستند و به فراخور حال جامعه قابل تغییرند همانطور که حج در دوره ای از انقلاب(بعد از جمعه ی سیاه) ممنوع شد
قصاص در ملا عام فقط باعث بیمار تر شدن اذهان بیمار بعضیها میشود...یک کتاب حرف دارم برای قصاص...پایان نامه لیسانسم همین بودددولی بیخیال...
این روزها تنها چیزی که نیستم عاشق است!
چند تا عکس از اعدامش دیدم.خیلی ناراحتم کرد.چطور بعضیها میرن نگاه میکنن.چطور میتونن به تقلاهای یه پسرجوون زل بزنن؟منکه در انسانیت اون آدمها شک دارم.و خانواده داداشی حالا دیگه پسرشون برگشته؟اینکه یه خانواده دیگه داغدار بشه به اونا تسلی میده؟
و واقعا متاسفم اگه این محتوای دین ماست .
این محتوای دین ما نیست
این یک برداشت از دین ماست
برداشتی که بر اساس منطق زور همه چیز را می بیند
برداشتهای متفاوتی از دین وجود دارد
چون ما انسانها اندیشه های متفاوتی داریم
سلام
قضیه به این سادگیها هم نبوده...داداشی چند بار کوتاه مییاد و با وجود شنیدن فحش راهش رو میکشه و میره ولی قاتل مثل اینکه اجیر شده بوده،ول کن نبوده
خلاصه زمان درگیری ،داداشی میگه که:منم داداشی منو نمیشناسی؟ تمام ادمهای ایم محل منو میشناسن
قاتل میگه:هر کی میخای باش!!!!!!!!!!!!
جالب اینجاست که موقع بازجویی گفته که:من داداشی رو میشناختم و مسابقاتش رو میدیدم و دوسش هم داشتم
طرف حرفه ای بوده و دو تا ضربه ی کشنده و به قصد کشت میزنه و بعد هم میگه هیکلش بزرگ بود و من ترسیده بودم...
امار جرم و جنایت خیلی بالا رفته،رئیس سازمان پزشک قانونی کشور گفته:امر خود کشی در سه ماه اول امسال نسبت به سال قبل ده درصد افزایش پیدا کرده
سازمان ثبت احوال اعلام کرده:در سال 89 نسبت به 88طلاق 16درصد افزایش پیدا کرده و ازدواج 2درصد افزایش پیدا کرده
امار کشته شدگان در سال 89هزارو صد نفر اعلام شده
ارتباط پنهانی و اسیب زا بین دختر ها و پسر ها رشد وحشتناکی داشتهو سطح رابطه ها از عاطفی به جنسی کشیده شده
کودک ازاری و اسید پاشی و تجاوزهای جنسی و اعتیاد و فحشا که جای خودش رو داره
اصلا مهم نیست که آیا اون داداشی بوده یا رحمان...آیا قاتل به قصد کش رفته یا چنین قصدی نداشته...
به این نکته توجه کن که من هم در مورد این اتفاق چند داستان متفاوت شنیده ام.موضوع وقتی در دهان مردم بیفتد هزار آب و تاب به خود می گیرد
قاتل بر اساس معاهداتی که ما پذیرفتیم نباید اعدام می شد چون زیر 18 سال مرتکب جرم شده بود.
هرچند که از گناه او هم بی مجازات نمی باید گذشت...
متاسفانه دیگر کار از کار گذشت
سلام .
حقیقتا برای ما کرجی ها که داداشی رو زیاد جلو چشمون می دیدیم
قصه یه معنای دیگه داشت! و واقعا انگار یکی از اعضای صمیمی خونواده مون رو از دست دادیم!
اگه همه چیز شبیه یک تصادف یا یه همچین چیزی بود خیلی جا نمی خوردیم اما . . .
نمی دونم می دونید کرج کجاست یا نه!
من اهل حصارک نیستم اما جوون های 17 یا 18 ساله حصارکی رو می شناسم . جوونایی که بعضی هاشون یه ذپدختر باکره رو سیاه بخت می کنن بعد هم با لشگر کشی و تهدید و ترس به جون خونواده انداختن ، نه زندان می رن و نه پشیمون می شن!
صاف صاف راه می رن و دنبال سوژه بعدی می گردن!
جوون هایی که می ریزن تو مغازه یه پیرمرد دمپایی فروش می کشنش و بعد هم دخلو می زنن و آب هم تو دلشون تکون نمی خوره کخ طرف بابای چند تا بچه بود . . .
از این چیز ها زیاده . اونایی که داداشی رو کشتن رو نمی شناسم . و اصلا نمی دونم از همین قماش بودن یا نه!
نمی دونم واقعا خریت کرده بودن یا نه خر واقعی بودن!
نمی دونم اگه زنده می موندن می شدن یکی مثل میثم حاجی؟؟!
کسی که به عنوان جوان نمونه انتخاب شد! با یه فقزه قتل در پرونده!!!!!!!!!!!
نمی دونم! اما می دونم ، اونا کسی رو کشتن که خیلی ها دوستش داشتن. بچه های 5 .6 ساله زیادی مثل یه قهرمان بهش فکر می کردن .جوونای 20 ساله زیادی مثل استاد بهش فکر می کردند! و مردم زیادی مثل من بهش افتخار می کردن!
همون طور که خبر مرگ داداشی ناراحت کننده بود خبر مرگ قاتلش هم !
و می دونم اگه قاتل هاش با تحقیق درباره اینکه واقعا خریت کرده بودند نه اینکه خر بودن!!!
بخشیده می شدن . داداشی به یک اسطوره تبدیل می شد و
و همه دهان به دهان نقل می کردند :
در بخشش لذتی هست که در انتقام نیست!
اما . . .
کاش دیگه از این خبرا نشویم . دست کم به این زودی . به این جوونی . . !> !!
بهار جان
از این محله ها در هر شهری هست
من کرج آمده ام
زیاد
اما در همین دیار خشک و گرم ما هم محلیه هایی هست که من پیرمرد جرات رفتن در آنها را ندارم.
این که دلیل نمی شود برای توجیح مجازات قصاص و اعدام
اینکه دولتی و یا دولتهایی ضعیف عمل می کنند و فقر و فساد را نمی توانند ریشه کن کنند و بخشی از انسانهای جامعه را نا هنجار بار می آورند که دلیل مناسبی برای اعدام انسانها نیست
داداشی اصلا خود خدا
پاک و منزه از هر گناه
اگر پهلوانی منش او بود هم خودش از حماقت آن بچه می گذشت هم خانواده اش
از آمنه بهرامی که کمتر نبود ه
آمنه هم زیبایی هم بینایی و هم زندگی خود را به حماقت یک نادان باخت
اما چه می شود که او می تواند به مردم ایران درس بخشش و مجازات مجرم را بدهد و داداشی و خانواده اش نمی توانند.
من معتقدم به جای اعدام باید از حبس ها ی طولانی مدت با اعمال شاقه استفاده نمود تا عبرت خوبی برای مجرمین شود...
ما چه می دانیم که بین این قاتل و مقتول چه گذشت
چه اشتباهی ضارب کرده و چه خطایی مضروب؟؟؟
جامعه کلاف پیچیده ای هست و همیشه خشونت و راه حلهای ساده و کوتاه مدت نمی تواند تضمین کننده ی بقای نظم و انسانیت در آن شود
با این دل نازکی که شما ها دارید خوش بحال خفاش شب و اون قاتل سریالی بچه ها ی شهرک کجا بود که پسر بچه ها را می دزدید و پس از تجاوز می کشت
رحم و مروت خوبه ولی در هر جا نه
اصلا بحث دل رحمی نیست
یک قاتل سریالی
تا یک فرد که در شرایطی نامتعادل
در شرایط کشتن انسان دیگری قرار می گیرد متفاوت می باشد
این تفاوت باید در میان افراد جامعه ی ما فهم شود(که نمی شود)
در ضمن اعدام پایان مشقتهای یک جنایت کار است
بدترین مجازات برای هر انسانی حذف آزادی و کار با اعمال شاقه در معادن و یا ...مشابه این مجازات برای مدتهای مدید یا تمام عمر می تواند باشد که هم به فراموشی سپرده نشوند هم سر نوشت شوم این انسانها درس عبرت برای دیگران خواهد شد.
اعدام چه حجم کاهشی در جلوگیری از میزان جرم در جامعه داشته است ؟؟؟ما مدت زیادی است در حال اعدام کردن و قصاص کردن هستیم ای کاش آماری اعلام می شد که رشد میزان جرایم و جمعیت و اعدام و قصاصی را با هم مقایسه می کرد تا مشخص شود وقتی که رفاه در جامعه افزایش پیدا می کند مقدار جنایت کاهش پیدا می کند یا وقتی که تعداد اعدام بالاتر می رود
به این مساله از دید دل کلفتی یا نازکی نگاه نکنید.خداوند به انسان عقل داده برای اندیشیدن نه پیروی صرف کردن
این جناب قاتل وقتی در دادگاه از عمل خودش اظهار پشیمانی نمی کنه و حتی به کار خودش لبخند هم می زنه و پیش از این قتل هم به حریم شخصی کس دیگری تجاو.ز کرده و حق انسان دیگری رو پایمال کرده و حتی در تمام طول مسیر بدوناینکه الکی یا مواد مخدری مصرف کرده باشه آینه ی تمام ماشین ها رو می شکنه فردا روز هم میشه خفاش شب چه توی زندان برای حبس ابد باشه و چه مرتکب قتل بشه لیاقت حضور در جامعه رو نداره
به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو میخواهى، من را خودم از خودم ساختهام.
منى که من از خود ساختهام، آمال من است.
تویى که تو از من میسازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند، نه آرزوهایشان.
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى.
و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه.
ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى.
میتوانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم و من هم.
میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم.
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسانهاست، پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمیصادر کنی و من هم.
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا میکنند و میستایند.
حسودان از من متنفرند، ولى باز میستایند.
دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم.
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت، نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى.
مراد من از نوشتن این متن از گاندی برای شما بیشتر نکیه بر این بخشش است
تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمیصادر کنی و من هم.
حالا شما بگو این بچه ی 17 ساله که مرتکب جرم هم شده معادل کمن دراکولا بوده.
اصل تفکر شما توجیح گر قصاص و اعدامه...من با این اصل مخالفم مکر در برابر جنایتگاران آنهم نه در ملا عام و بشکلی که مروج خشونت در جامعه باشه
این نحوه ی جاری فقط انتقام گیریست و ترویج خشونت عریان
خود دانید برادر
سلام.با نظرت موافقم.الحق خوب دفاع و استدلال میکنی رحمان خان.حاضرم پروانه ام را تقدیم کنم.
یه آه ، فقط یه آه .....
الان داشتم وبلاگ یکی از دوستامو می خوندم که اجب قتل قاتل داداشی نوشته بود که من این کامنت رو واسش گذاشتم
.
باید از قوه قضاییه هم کمال تشکر رو کنم که مثل هیت مدیره کشورای دیگه که واسه ملتشون فستیوالای زیبایی به راه می ندازن واسه ما فستیوال باحالی به اسم قصاص راه انداخته که زمان و مکان مشخصی نداره و هر چند وقت ی بار ملتو غافلگیر می کنن
با تشکر
سلام
البته بنده موارد ذکر شده را از منبع موثق برداشت کردم
در ثانی نیت(به قول شما قصد) خیلی مهمه ...
یعنی خراب این تفاسیرتم در جواب کامنتا!
سلام..
بله همونجور که فرمودید این حقیقت دین نیست برداشتی از دینه که بسته به جهان بینی و قدرت فرد صورت بیرونی پیدا می کنه..
اما تا اونجایی که من میدونم قرار قصاص که البته احساسی هم بود بر این بود که قبل از چهلم مرحوم داداشی به اصرار خانواده انجام بگیره که به دلیل مراجعه پی در پی افراد حقیقی و حقوقی مختلف (به دلیل همان نوجوانی قاتل که شما فرمودید)برای جلب رضایت خانواده چند هفته ای به تعویق افتاده بودکه درنهایت اصرار بیش از حد و تاکید خانواده ۱۲ نفری مقتول این حکم اجرا و انصافا صحنه اعدام آن جریحه دارتر از اصل قتل صورت گرفت
جامعه امروز ما مملو از افسوس های بی پایان شده..
نمی دونم چی شد یا چه اتفاقی افتاد که در یک مساله نزدیکی دیدگاه داشتیم...
نشون میده انسانها در هر سمتی که برن بازم می تونن در چیزهایی اشتراک داشته باشن
شکر خدا
آقا رحمان اگه خدای ناکرده (زبونم لال ) کسی عزیزترین خانواده ات را میکشت بازهم عنوان قصاص را بچه کشی میدونستی !!!!
دست از سیاسی بازی بردار
بخدا این افرادی که تو داری ازشون تقلید میکنی ......
اتفاقا من اصلا به این مساله از منظر سیاسی نگاه نمی کنم...باور کن
بدترین نوع استدلال اینه که کسی رو در موقعیت مورد مناقشه قرار بدی و مثلا بگی اگر خواهر مادر خود بود چی اگر کس کار حودت بود چی اگر از خودت ببرن چی
دقیقا همین مساله نشن دهنده ی دیدگاه خشونت طلب ما در جامعه است...مرگ خوبه اما برای همسایه
اگر به خودمون برسه واکنشهامون فرق می کنه
عصبی تر می شیم
جبهه گیری می کنیم
و نمی بخشیم
این حالت عمومی جامعه ی امروز ماست و اینگونه اعدامها و قصاص ها تقویت کننده ی این حالت در جامعه ماست
امیدوارم برای من هیچوقت اتفاق نیافته اما اگر بیافته به جای قصاص تقاضای 30 سال حبس براش می کنم و یا اونقدر دیه ی سنگینی براش می گذارم که هیچوقت نتونه پداخت کنه و تا 30 سال توی زندان بمونه
اما قصاص نه
سلام
من با قصاص موافقم ....
اگه اون جوان 18 سالش بود و الان دارین ازش دفاع میکنین که نباید کشته میشد ..اگه میگین پدر داشت و ...
مگه داداشی خانواده نداشت..مگه داداشی جوون نبود ..مگه اون امید و آرزو نبود ...
وقتی جون داداشی رو با خصومت و وحشیگری هرچه تمام گرفته بود و سلاخی کرده بود اونو انتظار دارین کشته نشه؟!
من واقعا با این جمله موافقم ..خون در مقابل خون ..دست در مقابل دست ...
حالا مسایل سیاسی بهش کاری ندارم ولی با قصاص این فرد موافقم ..
ولی با دیدن و حضور چند هزار نفر و تشویق برای اعدام مخالفم ... اعدام در ملا عام هم باشه نباید مردم برن تشویق کنن ..
منم آپم
بهت پیشنهاد می کنم همین چند کشوری رو که در آخرین پسا سایت خودت به نام فقیر و ثروتمند ازشون نام بردی ،وضعیت مجازات اعدام و اعدام در ملا عام رو درشون در حال حاضر بررسی کنی...من واقعا سیاسی ننوشتم
اگر به تاریخ هر دو پست من نگاه کنی قبل از این بوده که این بحث در بی بی سی مطرح بشه و یا سیاسیش بکنن...
من احتمال زیاد می دم که شما سن و سال بالایی نداشته باشید و هنوز از دریچه ی احساس به مسایل جامع شناسی نگاه کنید...داداشی من شما و... در مواجهه با پدیدهای اجتماعی فرقی با هم نداریم...حتی خفاش شب هم به عنوان یک رخ داد منفی در عرصه ی جامعه عملکردش باید آنالیز بشه و بعد در مورد ریشه های این معزل تصمیم سازی انجام بگیره
توی همین نروژ طرف میاد 100 تا نوجون رو می کشه اما اعدامش نمی کنن 25 سال بهش زندان می دن...فکر می کنی اونا از روی حماقتشونه که چنین تصمیمی گرفتن؟؟؟
امیدوارم که یک مقایسه ی منطقی و مبتنی بر اطلاعات انجام بدید در مورد پدیده های جاری و بعد محکوم کنید...
جامعه موم نیست که به هر شکلی که بخوایم درش بیاریم...خطای امروز ما دودش به چشم نسل فردا میره
نگاه کن آخر عاقبت اغلب کشورهای افریقایی رو
بنیاد گرایی سنتی و مذهبی داره نابودشون می کنه و بهتره بگم کرده
بنیاد گرایی در ایران هم به شدت می تونه این کشور رو بسمت تجزیه و اضمحلال فرهنگی ببره
یکی از نمودهای این بنیاد گرایی همین توسعه ی خشونت در جامعه ست
پاسخی برای پاسختان:نظرتون درباره ی حبس ابد چیه؟
اتفاقا من موافق حبس ابدم با اعمال شاقه و بدون بخشش حداقل به مدت سی سال و قابل تمدید در صورت عدم اثبات اصلاح شخص...
من هیچوقت و توی هیچ پستم نگفتم خاطی مجازات نشه
من میگم ببینید که هر مجازاتی چه کارکردی در جامعه می تونه داشته باشه
به نظر من تمام کسانی که به قصاص از موضع حق و حقوق نگاه می کنند دید احساسی در مقابل مجازات دارند و از مجازات برای تسکین دردهای گروه آسیب دیده و یا بوجود آوردن وحشت در دل گروه مستعد آسیب رساندن می خواهند استفاده کنند...
غافل از اینکه پارامترهای زندگی مدرن و رشد و توسعه ی جوامع ساختار جرم و جنایت رو در دنیای جدید تغییر داده و جلوگیری از جرم و کاهش اون معلول موارد بسیار متفاوتی نسبت به گذشته شده
پسره حقش بود حتی اگه ۱۰سالشم بودا بازم حقش بود اون دنیام جهنمه جاش
به این فک نکن اون پسره بچه بود همون بچه اگه زبونم لال عزیز خودتو اینجوری میکرد بازم مخالف قصاصش بودی رحمن؟؟؟؟
من از سر احساس این موضع رو ندارم که وقتی نوبت خودم بشه بگم نه!
من هم قبول دارم پسر باید مجازات می شد
اما
هیچ اعدام و قصاصی رو نه قبول دارم و نه حاضرم انجام بدم و نه حاضرم اجازه بدم در جامعه انجام بشه
از دست من همین کار برمیاد که نه بگم به این جریان
و بحث کنم با کسانی که فکر می کنند این حقه
مث تو