یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

خسته

از همه چیز بیزار میشوم،
گاهی!
از ما از تو از من...
می نشینم کنج شبهای زمستانی خاطرات،
خاطرات شیرین کودکی.

بزرگ میشوم ازنو...
تاامروز،

طعم تلخ سیگار،
می پیچد میانه ی بوسه ی نشکفته
بیزار میشوم...از همه چیز.
دروغ می گفت مادر بزرگ
زندگی زیبا نیست
حیف که شیرین ترین دروغش بود.
دوستت دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد