سالهای بسیار است که روزانه های خود را با پرسه گران دنیای مجاز به اشتراک می گذارم،غمها،شادیها،دلهرها و امیدها.
اولین وبلاگ من اسیر حب و بغض شد،شما بخوانید فیلتر شد.
دومی را در اعتراض به سانسور و حذف پی در پی دوستانم رها کردم
و چند ماهی است که در سرور جدید می نویسم.
می خواهم یک نخ سیگار را تا فلیتر کشیده باشم...
خاک سیگار را هرجا که خواستید بتکانید،زیر سیگاری نداریم...!اینجا دیگر کسی زنده نیست که نگران غرهایش باشید
ادامه...
همیشه در خیالم ققنوس فداکارترین پرنده بوده اما به این نتیجه رسیدم که هیچ کس دلش نمی خواد از به آتش کشیده شدن دیگری به وجود بیاد به هر کس بگی دیگری خودش رو آتش زده تا تو به وجود بیای احساس بدی بهش دست میده. در خوشبینانه ترین حالت اگه بتونه لذت و آرامش کامل از زندگی داشته باشد شاید کمی احساس قدر دانی کنه/ اما....
شاید هم از آب شدن آدم برفی یه موجود دیگه بوجود بیاد/ اما این موجود مجموعه ای میشه از تضادها و دوراهی ها... وقتی زندگی انقدر سخت میشه که نبود کسی باعث نابودی دیگری میشه پس بوجود اومدن یه موجود از موجود نابود شده چه فایده ای داره؟؟؟؟؟
چند سال پیش کتابی خوندم به نام دختر پرتقالی نوشته یوستین گاردر/ کتاب قشنگی بود. یه قسمت داستان راجع به این بود که پدری به فرزندش نامه نوشته و در اون از عشق زیاد خودش به مادر فرزندش حرف میزنه و نحوه آشنایی با همدیگه/ بگذریم... آخر داستان اینطور تمام می شه که به فرزندش مینویسه ثمره زندگی هر پدر و مادری بچه ای که به دنیا می یارن و چون این بچه به خواسته پدر و مادر به دنیا میان خیلی اهمیت داره که اون بچه از زندگیش و زنده بودنش راضی باشه/ و میگه که هیچ چیزی واسه پدر و مادر ناراحت کننده تر و عذاب آورتر از این نیست که بدونن فرزندشون نمی خواد که توی این دنیا باشه/ آخرش هم از فرزندش می پرسه تو چطور راضی هستی که ما تو رو به خواسته خودمون به این دنیا آوردیم یا نه؟؟؟ به این فکر نکن که من چقدر می تونم با پاسخ تو خوشحال یا ناراحت بشم. حرفی که قلب می زنه رو جواب بده!!!!!!!
این سوال بسیار برای من مهم بوده و همیشه از خودم پرسیدمش که ما چقدر مسولیت در آفرینش دیگری داریم باورتان بشود یا نه هنوز نتوانسته ام با خود کنار بیایم که می توانم تمام قد انسانی را به تمام خواسته هایش برسانم هنوز مطمین نیستم کسی را که قراراست به این دنیا بیاورم آیا پذیریش این را دارم که اجازه دهم به هر راهی که دلش می خواهد برود او را حمایت کنم.... این زندگی پیچیدگی خود را دارد...یا نباید به آنها فکر کنی یا اگر فکر کردی از این مرداب خارج شدن کار انسانی نیست
rahmane jan...salam...be harfi ke zadi fekr kardam ama hanooz be javabi naresidam...shayad be donbale khodam migardam tahe fenjoon,shayad ham donbale ye etefagh,,,,va ajib behesh del bastam....motoasefane!
شاید کی چه می داند بعضی وقتا آدم نیاز داره دنبال خواسته هاش در رویاهاش بگرده
سلام ممنونم که سر زدین . بیشتر خوشحال میشم نقد خود رو در خصوص اشعار خونده شده بنویسید. نقد شعر آدم برفی از نگاهی بیطرفانه و عامه!: اولین دید من متن وار بودن شعر سپید شماست.... قواعد جمله بندی وعروضی اصلا تغیری نکرده.... گاها می شه اشعار سپید کوتاه رو در زمره داستانهای کوتاه نیز دونست. سه نقطه ها و علامت تعجبها رو بردارید.... این شعر پایان بندی درستی داره و تعجب برانگیز نیست... اگر چه امروز کاربردهای علائم نگارشی معنای واقعی خود رو از دست دادن. دیدگاه تازه ای بود...
مانا مانید
دست شما درد نکند که زحمت کشیدید و نقد ساختاری نمودید شعر آدم برفی متعلق به یکی از دوستان من است و نوشته ی من نیست شروین جان آنرا نوشته اند من دیدم زیباست و نیک زیباست
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
شاید از آب شدن تو موجود دیگری به وجود آید !
شاید
خدا می داند
این را نویسنده باید بگوید
من فقط منتشر کننده بودم
همیشه در خیالم ققنوس فداکارترین پرنده بوده
اما به این نتیجه رسیدم که هیچ کس دلش نمی خواد از به آتش کشیده شدن دیگری به وجود بیاد
به هر کس بگی دیگری خودش رو آتش زده تا تو به وجود بیای احساس بدی بهش دست میده. در خوشبینانه ترین حالت اگه بتونه لذت و آرامش کامل از زندگی داشته باشد شاید کمی احساس قدر دانی کنه/ اما....
شاید هم از آب شدن آدم برفی یه موجود دیگه بوجود بیاد/ اما این موجود مجموعه ای میشه از تضادها و دوراهی ها...
وقتی زندگی انقدر سخت میشه که نبود کسی باعث نابودی دیگری میشه پس بوجود اومدن یه موجود از موجود نابود شده چه فایده ای داره؟؟؟؟؟
چند سال پیش کتابی خوندم به نام دختر پرتقالی نوشته یوستین گاردر/ کتاب قشنگی بود. یه قسمت داستان راجع به این بود که پدری به فرزندش نامه نوشته و در اون از عشق زیاد خودش به مادر فرزندش حرف میزنه و نحوه آشنایی با همدیگه/
بگذریم... آخر داستان اینطور تمام می شه که به فرزندش مینویسه ثمره زندگی هر پدر و مادری بچه ای که به دنیا می یارن و چون این بچه به خواسته پدر و مادر به دنیا میان خیلی اهمیت داره که اون بچه از زندگیش و زنده بودنش راضی باشه/ و میگه که هیچ چیزی واسه پدر و مادر ناراحت کننده تر و عذاب آورتر از این نیست که بدونن فرزندشون نمی خواد که توی این دنیا باشه/
آخرش هم از فرزندش می پرسه تو چطور راضی هستی که ما تو رو به خواسته خودمون به این دنیا آوردیم یا نه؟؟؟ به این فکر نکن که من چقدر می تونم با پاسخ تو خوشحال یا ناراحت بشم. حرفی که قلب می زنه رو جواب بده!!!!!!!
این سوال بسیار برای من مهم بوده و همیشه از خودم پرسیدمش
که ما چقدر مسولیت در آفرینش دیگری داریم
باورتان بشود یا نه هنوز نتوانسته ام با خود کنار بیایم که می توانم تمام قد انسانی را به تمام خواسته هایش برسانم
هنوز مطمین نیستم کسی را که قراراست به این دنیا بیاورم آیا پذیریش این را دارم که اجازه دهم به هر راهی که دلش می خواهد برود او را حمایت کنم....
این زندگی پیچیدگی خود را دارد...یا نباید به آنها فکر کنی یا اگر فکر کردی از این مرداب خارج شدن کار انسانی نیست
سلام

خوبه خیلی خوبه حتما سعی کنید از روشهای دیگه استفاده کنید مطمئن باشید به بانو رحم کردید
شعر زیبا بود
شعر متعلق به یکی از دوستان است
شروین
ممنون دوست عزیز دقیقا شرح حال من بود

چرا تو شکلک ها گریه وحشتناک نیست
به هر حال برات ارزوی موفقیت می کنم
کاش می شد کامل آب شد اما هی آب میشیم بعد یهو به یه چیزی یه مدت امیدوار میشیم و یخ می زنیم بعد دوباره آب میشیم این زجر جون دادن نیست جون کندن ه!
واقعاْ گل گفتید الاغ اندیشه عزیز
خیلی سخته آدم بدونه آدم برفیش در آینده نزدیک ذوب میشه و اونوقت کاری از دستش برنیاد که برای استواریش انجام بده.
خیلی سخته...
خیلی چیزها رو خیلی وقتها از دست می دی...ذره ذره...قطره قطره وکاری از دستت بر نمیاد
omadam tooy webloget va havas kardam ye nakh sigar bekesham emshabbb...matalebeto khondam aziz
هوس
خیلی چیز پیچیده ای هست
امشب هوس دل تو دارم
یا رب نظری کن
آنگاه که مراد می خواستی
آبی نطلبیده بودم
چرا زیر کاسه ات زدی؟!؟
آخ که چقدر دلم گرفته
به قول اندیشمند دارم آب می شم که دوباره یخ بزنم!
دوباره جون بکنم و دوباره و دوباره!!!
چرا این وبلاگ نظر خصوصی نداره؟!
مثل همیشه روزگار
همه آنچه نمی خواهم می شود
و تنها چیزی که می خواهم نمی شود!
و این صدا ، فقط صدای دلم است
که می شکند
مثل همیشه ی همیشه . . .
یکی منو خفه کنه قبل از اینکه بغض خفه ام کنه . . . .
من به قربان همه آن دل تو
من به سودای همه گفتن تو
من به دینسان همه در دامن تو
من به این شب همه در پیچش تو
خیلیییی قشنگ بود ...
سلام
سلام ...
شاید در این اب شدن حکمتی باشد ....!!
راستی اهنگتون هم جالبه
سلام..
بهتر فکر کنیم با آب شدن آدم برفی چند تا گنجشک سیراب میشن
با اب شدن آدم برفی اما
فصل شکار می شود
فصل شکار را
گنجشک هم دوست ندارد
salam rahmane jan...mamnoon ke behem sar zadi...va webamo too listet add kardi ...man natonestam inkaro anjam bedam chon ke blogfa nabodi ...ba ejaze link khaham kard...merc
من از همه مهمترم...بی شک!
بی شک
تو
ارزش مهمتر بودن را داری
فراوان
rahmane jan...salam...be harfi ke zadi fekr kardam ama hanooz be javabi naresidam...shayad be donbale khodam migardam tahe fenjoon,shayad ham donbale ye etefagh,,,,va ajib behesh del bastam....motoasefane!
شاید
کی چه می داند
بعضی وقتا آدم نیاز داره دنبال خواسته هاش در رویاهاش بگرده
سلام من آپم
سلام
ممنونم که سر زدین . بیشتر خوشحال میشم نقد خود رو در خصوص اشعار خونده شده بنویسید.
نقد شعر آدم برفی از نگاهی بیطرفانه و عامه!:
اولین دید من متن وار بودن شعر سپید شماست.... قواعد جمله بندی وعروضی اصلا تغیری نکرده.... گاها می شه اشعار سپید کوتاه رو در زمره داستانهای کوتاه نیز دونست.
سه نقطه ها و علامت تعجبها رو بردارید.... این شعر پایان بندی درستی داره و تعجب برانگیز نیست... اگر چه امروز کاربردهای علائم نگارشی معنای واقعی خود رو از دست دادن.
دیدگاه تازه ای بود...
مانا مانید
دست شما درد نکند که زحمت کشیدید و نقد ساختاری نمودید
شعر آدم برفی متعلق به یکی از دوستان من است و نوشته ی من نیست
شروین جان آنرا نوشته اند
من دیدم زیباست
و نیک زیباست