یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

شروین

برخی از اشعار را از دوستی عزیز در یک نخ سیگار منتشر می کنم(اشعار یا متعلق به خودشان است و یا با سلیقه ی ایشان از سایر شعرا انتخاب می شوند).این اشعار در موضوعات با عنوان دیگری طبقه بندی می گردند.

باشد که همه در هنگام پک زدن به یک نخ سیگار

رستگار شوید


حیف!
می دانم که دیگر
بر نمی داری از آن خواب گران سر
تا ببینی
خوردسال سالخورده خویش را
کین زمان چندان شجاعت یافته است
تا بگوید:
راست می گفتی پدر...

فریدون مشیری

نظرات 6 + ارسال نظر
یک ماما با چکمه های سفید سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ب.ظ http://newmidwife.blogsky.com/

راست میگفتی پدر...
خیلی زیبا بود...
راستی همشهری من خیلی وقته دنبال این آهنگ هستم شما نام خواننده اونو میدونید؟

شروین چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ق.ظ

ننننننه استاددددد
این شعر از من نیست!!
ببخشید من اسم شاعر رو نمی دونم، فقط خیلی از این شعرخوشم می یاد
البته تقصیر شما نبود، من باید می نوشتم از من نیست، اما فراموش کردم

شروین چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ

الان سرچ کردم اینترنت، این شعر از فریدون مشیری عزیز است

اصلاح کردم
اینقدر وحشت نداشت

شروین چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ق.ظ

پشت این قرن های کاغذی
هیچ نیست
منتظر نباش.
گذشته همه انتظار بود و انتظار
و آینده...
هیچ می دانی!
او قرار است
در انتهای ماه سیزدهم سال
به دیدار ما بیاید!!!
و ما
نسل روشنفکر تکامل دیده
بعد از قرن ها
هنوز
او را منتظریم
(ش.خ)

شروین چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ب.ظ

مرسی از شما و لطفتون

الاغ اندیشمند جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ http://miandisham2.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد