شده ایم هیزم
نه بهتر است بگویم شده ایم تکه(پهن خشک استران که برای برپا کردن آتش به کار می رود)....
همیشه همه چیز برای ماست!
ما در همه چیز محقیم!
همه برای خواسته های ما در حال خدمتگزاری هستند!
همه برای شنیدن حرفهای ما تا دمدر خانه هایمان به سر می آیند!
همه عاشق ما اند وبرای ما دل می سوزانند!
همه از نگرانی امنیت ما چه بسیار انسانهایی را که بر دار نمی کنند!
و این همه اما
هنوز نفهمیده اند که ما دیگر آن قدرها هم که آنها فکر می کنند .....بعله!!!
دقت کنید که وقتی نیاز به مردم است...
مردم به ملت تبدیل می شوند
به امت شهید پرور
به امت حزب الله
به مردم همیشه در صحنه
به مردم هوشیار
حالا هم شده یکی از آن اوقات...
کم کم ک به انتخابات نزدیک می شویم
هواستان باشد
که در هنگام گرم کردن این تنور
همگان دنبال ملات میگردند برای آتش افروزی
دیگر کسی دنبال دیشت از دیورات بالا نمی دود...تا اطلاع ثانوی
دیگر کسی به مچ پای بدون جورابت توجهی نمی کند...تا اطلاع ثانوی
دیگر می توانی معشوقه ات را وسط پارک بغل بزنی اساسی!...تا اطلاع ثانوی
دیگر همه ی ماموران و مسولان تو را عاشقانه نگاه می کنند...تا اطلاع ثانوی
دیگر می توانی در خیابانها شعار سیاسی بدهی...تا اطلاع ثانوی
اما باید مراقب بعد از اطلاع ثانوی هم بود
خداحافظ
تا اطلاع ثانوی