یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

هشت ساله شد

هشت ساله شد.

هشت سال است که به تو پک می زنم

به همین یک نخ سیگار

در این گوشه ی دنج و تاریک

رهگذران را که بی تفاوت ازپی هم می روند به سیاهی می سپارم

بگذریم!

هشت سال است که گاهی می نویسم...تلخ و هر روز تلخ تر

ایام زود می گذرد

دلمان مرده

شوری نمانده

اما امیدم هنوز ناامید نشده

هنوز زیر سیگاری همانجاست

----پی نوشت

سوادت که نم بکشد

84/4/8 تا الان را می گویی تولد هفت سالگی!!!!

بعد هم به جوانان مردم درس ریاضیات پیشرفته بدهی....ای خاک!!!

شاید برای اینجا می خواستم شوهر پیدا کنم که نوشتم هفت ساله شد!؟

یه هرحال و بدون هیچ ماضی

شراب کهنه را عشق است

دیروز وارد هشتمین سالش شدیم

نظرات 19 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:49 ب.ظ

یک وقتهایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است و بچسبانی پشت شیشه افکارت
باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی
دستهایت را زیر سرت بگذاری و به اسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ذهنت صف کشیده اند
ان وقت با خودت بگویی بگذار منتظر بمانند.یک وقتهایی...)
خوشحام که با این وب اشنا شدم و تبریک میگم به نویسنده اش ما رو هم سیگاری کردی

مصرف سیگار
عامل اصلی سرطان است

شهرزاد پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ب.ظ http://shahrzadirane.blogfa.com

بالایی نظر منه مشخصاتش یادم رفت

وبلاگت باز نمیشه!
چرا؟

سعیده پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ب.ظ http://khatepare.blogfa.com

وقتی سیگار دود میشه. وقتی ذره ذره توی دستات کوچیک میشه انگار فکرهایی که در طول سیگار کشیدن به سرت زده بود دوباره آغاز میشه و با با تموم شدن دوباره اش دوباره تموم میشه.
و این دور همچنان ادامه داره. تا خودتو و افکارت رو تو دود سیگار پیدا کنی.
فکر نکنم پیدا بشه. بیشتر گم میشی. گم و گم تر

هر روز گم می شویم
هر ساعت
هر دقیقه
هر ثانیه

الهه پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ب.ظ http://1-asemun.blogsky.com

ما پیغام دوست داشتنهایمان را با دود اتش به هم میرسانیم .
نمیدانم انسو برای تو تکه چوبی هست ؟؟؟
من اینجا جنگلی را به اتش کشاندم .....
تولد هفت سالگیت مبارک.

ای آخرین چوب کبریت
بیا به آتش بکش مرا
می خواهم علامت دهم
اینجا همه چیز خوب است

مهسا جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ق.ظ http://arezoiemahal2011.blogfa.com

مرسی بابت افتخاری که دادید و به وبلاگ من سرزدید منم شما رو لینک میکنم.......تولد هفتسال پک زدن به این سیگار مجازی مبارک

ای بابا
چوبکاری می فرمایید

high-hat جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ب.ظ http://the-proud.blogfa.com

خود سوزی سیگار منو به یادم میاره ...


خودسوزی!!!

سعیده شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ق.ظ

سلام تو می دونی چرا رحمان؟

فکر نمی کنم بتونم به چراهای خودم هم پاسخ بدم

سعیده شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:54 ق.ظ http://khatepare.blogfa.com

یادم رفت آدرس بدم
سر بزن

با سر رفتم تو بلاگت

نیما.آبان دو یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:05 ق.ظ

انصافا اگر سیگار نباشه تمام عالم جمع بشن نمیتونن مثلش رو بیارن.جایگزین نداره......یعنی میشه تا زنده هستم بکشم.

اگر پایه خواستی
خبرم کن

الهه یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:13 ق.ظ

حالا هی قالب عوض کن ن ن ن
نگفتم هشت سالگی !!!!!!
گفتم یا نگفتم !!!!!!!!

چی بگم والا

مهسا دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:16 ب.ظ http://arezoiemahal2011.blogfa.com

خو گاهی ازین اشتباهات پیش میاد دیگه ...مهم ممکن اشتباه کنند حتی شما دوست عزیز!!من آپم خوشحال میشم ازورودتون به وبم

زندگی پر از اشتباهه

الهه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:37 ق.ظ http://1-asemun.blogsky.com

.... سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:29 ب.ظ http://molaghat1.blogfa.com

به به..نو شده ای جوان..
یه وقتی می ذاشتی یه ماربرو پایه بلند باهم می زدیم..به گمانم حال میده..چطوره؟

دیگه اصلش به سختی گیر میاد

الاغ اندیشمند سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:24 ب.ظ http://miandisham2.blogfa.com

آقا رحمان تبریک میگم امیدوارم همیشه پا بر جا باشی! ببخشید واسه این مدتی که سر نزدم مشغول بودم!

شما منور می گردانید
خودم هم مدتیست
حس نوشتنم نمی آید

مامولک دوست داشتنی! سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

مبارک باشه...واسه من هفت سالشه...فیس بوقتو بگو ادت کنم!

چطوری مارمولک

شادی پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:23 ق.ظ http://1fenjanghahve.blogfa.com/

سلام رحمانِ جان-
دلم بدجور هوس یه نخشو کرده.تولدت مبارک.
متنتو خوندم بدجور حس دلشوره میده بهم.
اما مثل همیشه زیباست

زورم می آید که تعطیلش کردی...
چطور می تونی من رو از فنجونهای قهوات محروم کنی
دیگر حق نداری اینجا سیگار بکشی و هر جا دلت خواست خاکستر بریزی
گدا بازی هم حدی داره
راه بنداز یه فنجونت رو بابا تو کفیم

محمدرضا جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:41 ب.ظ http://www.loneliness.es

نمیدانم کی سیگارم به فیلتر رسید!! مشغول خواندنت بودم که دستم سوخت!!! هشت سالگیت مبارم من ۱۰سالیست که مینویسم بارها وبلاگ عوض کرده ام اما این اخری میشود مادام العمر!! نمیدانم ایا میشود مطالب را از دیگر جاها منتقل کرد به بلاگ اسکای ؟؟ تو میدانی؟؟؟ من هم در بلاگفا بارها فیلتر شدم و بعد امدم اینجا بلاگ اسکای. هرمان هایت زیباست خواندمشان از ادمهای پابرجا مثل خودم وتو خوشم می اید نه انهایی که مثل کش تنبان یک روز زوارشان در میرود و مینویسند خداحافظ!!!
خواستی به ما هم نظری افکن.در تنهایی هایم فقط دود سیگار مانده
www.loeneliness.ir

ای بابا
عزیز دل
این خدمت هم می گذرد

الهه یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ب.ظ http://1-asemun.blogsky.com



دریادلش که بگیرد
سر میگذارد بر سینه ی ساحل
ابر سر میگذارد بر شانه ی کوه
چشمه سر میگذارد بر دامن دشت
اما من ...
وقتی تو نیستی!!!!!!!!!
سر میگذارم بر شعر و دلتنگیهایم ...
قطــــــــــره قطــــــره کلمه میشوم ...!!!

شروین یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:32 ب.ظ

نمــــی دانم!
سیـــــــــــــگارمی کشــــم یا حســـرت نبودنت را!
ریه هایم را پر از دود می کنـــم یا پر از آهِ رفتنـــت
نمی دانـــم تورا دود می کنــــم یا خاطراتت را!
اصلا چه فرقــــی می کـــــــند ؟!
تورفتـــــه ای و من.....
سیـــــــــــگار و حســـرت و آه را با هـــم می کشـــم ...!

تو برای من
همان شروین پر شر و شوری
بزرگ تر هم بشوی
مادر هم بشوی
مادر بزرگ هم که شدی
باز هم
همان وروجک آتش پاره ای
.
.
.
نه سیگار بکش
نه حصرت بکش
نه آه بکش
هرگونه کشیدن ممنوع
فقط بخند...زیبا تر از همیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد