سالهای بسیار است که روزانه های خود را با پرسه گران دنیای مجاز به اشتراک می گذارم،غمها،شادیها،دلهرها و امیدها.
اولین وبلاگ من اسیر حب و بغض شد،شما بخوانید فیلتر شد.
دومی را در اعتراض به سانسور و حذف پی در پی دوستانم رها کردم
و چند ماهی است که در سرور جدید می نویسم.
می خواهم یک نخ سیگار را تا فلیتر کشیده باشم...
خاک سیگار را هرجا که خواستید بتکانید،زیر سیگاری نداریم...!اینجا دیگر کسی زنده نیست که نگران غرهایش باشید
ادامه...
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی منو به محبت دو روزه مهمون کردی
خیلی تلخ است اما باز هم می بازیم و به خیال خود می توانیم نبازیم با هزار امید با حسی غریب با رویایی نو دوباره بازی می کنیم و باز هم می بازیم تمام راهمان یک بازی دو سر بازنده است در این زمان و در این مکان و در این فرهنگ راهی نیست به باختن عادت می کنیم خیلی زود شاید هم کمی دیر
در جستجوی تو جغرافیایم از نفس افتاد کجای جغرافیای من ایستاده ای که اسمانم ابریست.
در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد اصلاحش کن
چه فرقی دارد؟
مهم
نفسهای ماست
دیگر نای در آمدن ندارند
بگذار استراحت کنند
امروز بقدری که نه پاهایم توان راه رفتن دارد
نه دستانم توان نوشتن و نه چشمانم توان نگاه کردن.
آمده ام تاهم دل تنگم و هم خستگیم آرام شود.
من اصلا سیاهی ها دلگیری ها خاموشی ها را دوست ندارم حتی اگر تو باشی ...
همیشه خندان باشید
همیشه شاد
همیشه خوشحال
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی
منو به محبت دو روزه مهمون کردی
خیلی تلخ است
اما
باز هم می بازیم
و به خیال خود می توانیم نبازیم
با هزار امید
با حسی غریب
با رویایی نو
دوباره بازی می کنیم
و باز هم
می بازیم
تمام راهمان یک بازی دو سر بازنده است
در این زمان و در این مکان و در این فرهنگ
راهی نیست
به باختن عادت می کنیم
خیلی زود
شاید هم کمی دیر
گاهی
همه خوبی
یک رابطه به این است که درست در جای مناسب قیچی¬ش کنی
و نگذاری که دنبالهش به دور گردن خاطرهها بپیچد
و تاریک و سیاه و تلخشان کند.
کات