سالهای بسیار است که روزانه های خود را با پرسه گران دنیای مجاز به اشتراک می گذارم،غمها،شادیها،دلهرها و امیدها.
اولین وبلاگ من اسیر حب و بغض شد،شما بخوانید فیلتر شد.
دومی را در اعتراض به سانسور و حذف پی در پی دوستانم رها کردم
و چند ماهی است که در سرور جدید می نویسم.
می خواهم یک نخ سیگار را تا فلیتر کشیده باشم...
خاک سیگار را هرجا که خواستید بتکانید،زیر سیگاری نداریم...!اینجا دیگر کسی زنده نیست که نگران غرهایش باشید
ادامه...
الهه
چهارشنبه 29 خردادماه سال 1392 ساعت 05:40 ب.ظ
ای عشق!
ای دیوانه!
ای جادوی بنفش!
مرا درنورد و از من صعود کن
و یک به یک قلعه این قلب رنگ پریده را
بارو به بارو
تاجگذار.
در نازکای تو نیرویی
و در چشمهایت غمی است
که شهری را به تسخیر، تسخر میزند
اگر چه هیچگاه زمستان را از پای در نخواهی آورد.
ای عشق!
دهانت، پوستت و دلتنگیهایت
همه میراث زندگی است.
تحفه باران، که دانههای باردار را
سربلند خواهد کرد.
از شهوت شراب در فراموشخانهای متروک
تا نطفه یکی ذرت در رحم خاک.
ای عشق...ای دیوانه
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مثل سیگاره.بعدا فقط سرفه هاش میمونه.گرچه سرفه سیگار چیز دیگه ای
کم بکش پسر....یه کیس برات پیدا کردم که البته خودت اول باید بشناسیش بعدش تصمیم بگیری
اون پدرسوخته رو خوب اومدین...
نظری بر موضوع انشایت دادم
ای عشق!
ای دیوانه!
ای جادوی بنفش!
مرا درنورد و از من صعود کن
و یک به یک قلعه این قلب رنگ پریده را
بارو به بارو
تاجگذار.
در نازکای تو نیرویی
و در چشمهایت غمی است
که شهری را به تسخیر، تسخر میزند
اگر چه هیچگاه زمستان را از پای در نخواهی آورد.
ای عشق!
دهانت، پوستت و دلتنگیهایت
همه میراث زندگی است.
تحفه باران، که دانههای باردار را
سربلند خواهد کرد.
از شهوت شراب در فراموشخانهای متروک
تا نطفه یکی ذرت در رحم خاک.
ای عشق...ای دیوانه