یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

گاف

تکه ابری کندم

در خیالم وقتی

آسمانی به مزاح

داشتم در کف دست

ابرک ناز و لطیف

آب شد در کف دستان بزه کار و خبیث

این سرانجام زمانیست که اندر کف ماست

می رود از پی انگشت اشارت حتی

تا ببینی که چه گافی دادیم

من و آن پیکر گرم