-
کاری که تمامه
جمعه 20 آبانماه سال 1401 11:13
مثل آدمی هستیم که بالای سر یک فرد رو به احتضار نشسته و با لبخند داره نفس آخرش رو انتظار می کشه. اتفاقات عجیبی رو داریم پشت سر میگذاریم. ایران در انتظار زایشی دوباره از خاکستر شعله هایی هست که مرگ مهسا امینی روشن کرده. دیر یا زود این آتش تمام ما رو با خودش به دود تبدیل می کنه...
-
ای حال نامعلوم
شنبه 25 شهریورماه سال 1396 14:09
دقیقا چی هستی؟ کی هستی؟ کجا هستی؟
-
رفتن حقیقت است
شنبه 17 تیرماه سال 1396 10:58
می رفت، و در پیش تشییع شد دلم در گور زندگی بی هیچ سنگ قبر پهلو گرفته ام، سنگین و سرد و تلخ پشت ستون سرد، پران چنان سپند در عالم خیال، فریاد می زنم بابا نرووو بیاااا اینجام م م دخترم م م می پیچدم صدا،در کام و چشم تر می پایمش به بغض در های و هوی شهر رنجور گویمش بی مهر بی وفااااا، پر عشوه پر ادااااا جلاد قلب من لاقل تو...
-
خواب و رویا
دوشنبه 8 خردادماه سال 1396 08:49
۹۶/۰۲/۰۶ صبح تنها توی تخت از خواب پریدم با خواب تو بیدار شدم،رویای غریبی بود از اونا که می دونی مخاطبت کیه، اما نمی بینیش،قطعا میدونی طرفت کیه اما اصلا نمی بینیش. توی خواب و رویا می دونستم دارم برای تو حرف میزنم و به دنبال تو می گردم. صدای خندهات می پیچید توی سرم، توی تاریکی مه آلود رو یام دنبال ردصدات بودم اما هر...
-
یادی از گذشته
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1396 18:05
از لابه لای نوشته هایش حال غریبی ست ناخوشم هنرعاشقی من این است که بی تو باتو هستم!!!! دلم شروعی تازه میخواهد تـــــــــــــــــــــــــو بیــــــــــــــــــــــــــــــا و مرا دوباره اغاز کن
-
دل مشغولی های من با تو 1
یکشنبه 22 شهریورماه سال 1394 17:15
داری بزرگ می شی بابا به چشم می بینم تغییر کردند رو. وقتی که می خندی دنیای من شاد میشه. داری تمرین ایستادن می کنی.سه چهار ثانیه ایی دوام میاری و بعد می افتی روی زمین.دیگه حاضر نیستی به سادگی روی زمین بشینی.می خوای همیشه سر پا باشی.هر چیزی رو یاد بگیری زود می خوای تکرارش کنی. دیروز رفتم چرخهای کالسکت رو شستم.آخه جاش رو...
-
روزها می گذرند
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1394 15:16
باورتان می شود مثل برق و باد می گذرد این روزها در عسل غوطه ورم اما زندگی کم و زیادهای خودش را دارد
-
مه سیما
سهشنبه 15 مهرماه سال 1393 11:19
آمد بدون هیچ گله و شکایتی در اواخر هفته ی بیست و نهم،دقیقا بیست و نه هفته و پنج روز. دلیلی اصلی زایمان زودرسش، توقف رشدش بود،همینطور فشار خون در بند ناف و شریانهای مغزی تناسب نداشت. بالاخره داشتن مادری با آنهمه مشکلات فیزیکی و مصرف آن حجم دارو... انتظارش را داشتیم. خوب سخت است. الان که می نویسم عمده ی خطرات گذشته و مه...
-
دارم پدر می شوم
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 14:41
کوچولوی ما در راه است میانه ی چهار ماهگی را سپری می کند برای من فرقی نمی کند دختر باشد یا پسر دوست دارم اول از سلامت جسم برخوردار باشد دوم بتواند از زندگی لذت ببرد سوم بتواند منشا اثر خیری در جامعه خود باشد چهارم با پدر و مادرش رفیق باشد این چهارمی از همشون سخت تره :)
-
باید
شنبه 21 دیماه سال 1392 10:54
مرا بی عشق نایی نیست مرا با جور بایدها نوایی نیست مرا کرنش به رب النوع هستی در مرام آتشینم نیست بیا آسا در این ترکیب وهم آلود بیا بگشا لهیب سینه را بگشا که این دنیا برای ما بجز این عشق حاصل نیست
-
خسته
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 15:33
از همه چیز بیزار میشوم، گاهی! از ما از تو از من... می نشینم کنج شبهای زمستانی خاطرات، خاطرات شیرین کودکی. بزرگ میشوم ازنو... تاامروز، طعم تلخ سیگار، می پیچد میانه ی بوسه ی نشکفته بیزار میشوم...از همه چیز. دروغ می گفت مادر بزرگ زندگی زیبا نیست حیف که شیرین ترین دروغش بود. دوستت دارم
-
کتاب
جمعه 10 آبانماه سال 1392 22:41
چند صباحی ست با جمعی از جوانان کتاب می خوانیم کاری ست جذاب تر از چیزی که می پنداشتم آنها مثل آینه اند آنقدر زلال که خود را در آنان می بینی بی ریا
-
اسی جان
یکشنبه 7 مهرماه سال 1392 20:53
از میان امریکا انگلیس شوروی منافقین و صدام اسرائیل تنها تو مانده ای اسی جان! تنهایی بد دردیه...نه؟ اما نگران نباش تو هم قاطیه بازی می شوی دوست می شوی آن وقت مرگ ما از برای کانادا استرالیا زلاندنو و... صادر خواهد شد
-
امروز
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1392 02:41
امسال حس کردم که متفاوت ترینش را پشت سر گذاشتم. هیچگاه به اندازه امروز نیاز نداشتم به تو. خورشید که فرو نشست،بد حالی بود. دوستانی که مرا می شناسند می دانند هیچگاه انتظاری نداشته ام. هیچگاه... از هیچکس... اتفاقا از همه عزیزان نزدیک خاطری رسید اما آنچه را می جستم...یافت می نشد! امروز شکست و در ابتدا چه بیرحمانه رخ می...
-
امید
شنبه 1 تیرماه سال 1392 22:07
نه به رفتنت ! نه به سرازیر شدنت به رگهای شهر . . . سهم مرا هم بده دیگر بی حساب می شویم
-
امید
چهارشنبه 1 خردادماه سال 1392 20:07
هر روز کمتر می شوی از دیروز پدر سوخته کجا می روی
-
امید
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1392 23:52
امید به همین سادگی می آید و ممکن است ساده تر در بادی ناپدید شود . . . امید آمد
-
امروز
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1392 11:46
این آخرین بزنگاه در جمهوریت ماست برای تغییر و ماندن به ظاهر اما قدر قدرتان نه افغانستان نه عراق نه لیبی نه یمن نه کره شمالی نه تونس نه مصر و نه سوریه!!! برایشان آموزنده نبوده خدایمان بیامرزد
-
فردا
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 19:53
برای آنان که فکر می کنند چرخ گردون دگرگون شده! عزیزان هیچ تغییر محسوسی رخ نداده... هیچ انتظاری نباید داشت، از هرکس که علم اصلاح طلبی را بر دوش می گیرد. چند روزیست که دنیای مجازی باز جذب سیاست شده . دوستان خسته ولی امیدوار گیوه ها ور کشیده و صبح گویان قصد تغییر نموده اند. در این میانه حوصله ی جدالم نیست با دیگری کلام...
-
نوروز
چهارشنبه 7 فروردینماه سال 1392 19:03
زخمی که می شوی نوروز هم درمان تو نیست زخمهایی که بر پیکرت خورده را میلیسی و به انتقام فکر می کنی . . . حیف من مرد انتقام نیستم نوروزتان پیروز
-
این روزها
سهشنبه 19 دیماه سال 1391 17:02
ایام امتحانات شده بعضی ها مگسهای گرد شیرینید و برخی در پیچ و خم زندگی و تلاطم بحرانهایش گرفتار دیگری سرش به کار خودش و کتاب پشت کتاب منهدم می کند آن یکی از همه چیز مایه می گذارد تا این را هم بگذراند چه نسل عجیبی چه نسل غریبی اما من هیچوقت قاضی خوبی نخواهم شد از قضاوت بیزارم خیلی نفرت انگیز است سالی دو بار باید به...
-
تجربه ای نو
جمعه 1 دیماه سال 1391 11:57
دیشب تجربه ی نو داشتم نه از آن تجربه های زیر لحافی نه از آن حسهای موقتی در جمع بودم در جمعی که بینشان کینه نبود در جمعی که برای گفتن و شنفتن مالیات نمی دادی به داروغه
-
یلدا 2012
جمعه 1 دیماه سال 1391 06:40
ای ترسوی بی شرف جراتش را نداشتی تمام شوی
-
ضریح
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 08:25
آآآآآآآآآآآآآآآآآآِی ضرری . . . چه دلی بردی از ... . . آی زری! آی ذری!
-
محرم
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:43
حیرانم از این همه جهالت از این همه شقاوت از این همه خیانت درگیرم درگیری درگیرند بهتر است حیران باشیم تا کافر حقیقت
-
کار
چهارشنبه 1 آذرماه سال 1391 11:37
بعضی وقتها بهتر است هیچ کاری نکنی هرکاری خراب ترت می کند! تنها نظاره کن آنجا بایست مصلوب شو و بگذار باران همه ی سیاهی ها را بشورد . بیچاره باران چه گناهی کرده؟
-
تو
جمعه 19 آبانماه سال 1391 02:55
سیاهی و خاموش خاموشی و دلگیر دلگیری و سرد و من دوستت دارم با همه ی سیاهی ها خاموشی ها دلگیری ها و سردیت
-
تصفیه
جمعه 12 آبانماه سال 1391 12:16
بسلامتی ما هم تصفیه شدیم الان پاک پاکیم راحت می توانند بدون هیچ دغدغه ای استعمالمان کنند سربازان امام زمان متشکریم
-
می شنوید؟
یکشنبه 2 مهرماه سال 1391 20:55
می شنوید؟ صدای پای انتخابات که می آید،اینجا بهشت می شود! می شنوید؟ بهشت در راه است... اما تا تمام شد جهنمیان بند پوتین سفت می کنند اگر زر زیادی بزنی چنان لگدی به ماتحتت می زنند که بوی کهریزک بگیری می شنوید؟ بوی بهشت به مشام می رسد! پیاله ها را بالا ببرید به سلامتی همین لحظات شیرین سالوت
-
هیچ
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 02:53
چاره ام نیست هیچ چ چ چ٬ حتی این یک نخ سیگار... و قلبم٬ فریاد می کشد تماممم من ن ن! ومن٬ باز پک می زنم بگذار تمام شوی ای بی پدر هرزه