یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

یک نخ سیگار

از یه اعدامی پرسیدن آخرین خواستت؟گفت:یک نخ سیگار

این روزها

ایام امتحانات شده

بعضی ها مگسهای گرد شیرینید

و برخی

در پیچ و خم زندگی و تلاطم بحرانهایش گرفتار

دیگری

سرش به کار خودش و کتاب پشت کتاب منهدم می کند

آن یکی

از همه چیز مایه می گذارد

تا این را هم بگذراند

چه نسل عجیبی

چه نسل غریبی

اما من

هیچوقت قاضی خوبی نخواهم شد

از قضاوت بیزارم

خیلی نفرت انگیز است

سالی دو بار باید به قضاوت بنشینم

انسانهایی را که می شناسم و با هم حشر و نشری داشتیم

بر نموادر بکشم و...

کار نفرت انگیزیست

همیشه آب در آن می کنم

اما خنده دارش اینجاست

که بازم هم فحش می خورم

تجربه ای نو

دیشب

تجربه ی نو داشتم

نه از آن تجربه های زیر لحافی

نه از آن حسهای موقتی

در جمع بودم

در جمعی که بینشان کینه نبود

در جمعی که برای گفتن و شنفتن

مالیات نمی دادی

به داروغه

یلدا 2012

ای ترسوی بی شرف

جراتش را نداشتی تمام شوی


ضریح

آآآآآآآآآآآآآآآآآآِی

ضرری

.

.

.

چه دلی بردی از ...

.

.

آی زری!

آی ذری!

محرم

حیرانم

از این همه جهالت

از این همه شقاوت

از این همه خیانت

درگیرم

درگیری

درگیرند

بهتر است حیران باشیم

تا کافر حقیقت